هرم شواهد (سلسله مراتب شواهد) و خلاصهای از انواع طرحهای مطالعاتی
هرم شواهد (Evidence pyramid) یا سطوح شواهد (Levels of evidence) که به عنوان سلسله مراتب شواهد (Hierarchy of evidence) نیز شناخته میشود، به تجسم سطوح مختلف شواهد تحقیقاتی در مراقبت سلامت کمک میکند. هرم شواهد، ابزاری است که برای ارزیابی کیفیت و اعتبار شواهد علمی مورد استفاده قرار میگیرد. این هرم، انواع مختلف مطالعات و شواهد را براساس میزان اعتبار و قوت آنها، در یک ساختار سلسله مراتبی تنظیم و مشخص میکند.
در پایه هرم، طرحهای مطالعاتی پایهتری وجود دارد و در قسمتهای بالاتر آن، مطالعات با کیفیتتری قرار دارند که تحت آزمایشهای دقیق برای اثربخشی قرار گرفتهاند. با بالا رفتن از هرم، مقدار اطلاعات موجود کاهش یافته، اما کیفیت و ارتباط آن با عمل بالینی افزایش می یابد. این ساختار هرمی راهنمای روشنی برای انتخاب بهترین شواهد جهت تصمیمگیری در مورد مراقبت از بیماران به پزشکان، محققان و کلینیسینها ارائه میدهند.
هدف از هرم شواهد
هرم شواهد یک ساختار سلسلهمراتبی است که انواع مختلف مطالعات را بر اساس اعتبار و قابلیت اطمینان آنها در پاسخ به سوالات تحقیقاتی رتبهبندی میکند.
هدف اصلی از هرم شواهد، کمک به تصمیمگیریهای مبتنی بر شواهد در حوزههای مختلف پزشکی و سایر بخشهای مرتبط با سلامت است. با استفاده از این هرم، میتوان به راحتی تشخیص داد که کدام نوع مطالعه، قویترین و معتبرترین شواهد را ارائه میدهد.
هرم شواهد به ما کمک میکند تا شواهد علمی را به طور مؤثر ارزیابی کنیم، تصمیمگیریهای مبتنی بر شواهد را انجام دهیم و از اطلاعات نادرست و گمراهکننده جلوگیری کنیم.
با توجه به اطلاعات ارائه شده، هرم شواهد ابزاری بسیار مهم برای ارزیابی و استفاده از شواهد علمی در شرایط بالینی است.
هرم شواهد از پایین به طرف بالا
هرم شواهد (سلسه مراتب شواهد) یک ساختار منظم برای دستهبندی انواع شواهد علمی است که از پایین (سطوح با اعتبار کمتر) به بالا (سطوح با اعتبار بیشتر) تنظیم میشود. این هرم به پژوهشگران، کلینیسینها و تصمیمگیرندگان کمک میکند تا کیفیت و قابلیت اطمینان شواهد را ارزیابی کنند. در اینجا این سلسله مراتب از پایین به طرف بالا، با در نظر گرفتن گایدلاینها (راهنماها) که در قله هرم قرار دارند، ارائه میشود.
ایدهها، نظرات کارشناسان و تجربیات شخصی (Background Information/Expert Opinion)
توضیح: پایینترین سطح هرم شامل نظرات کارشناسان، تجربیات بالینی فردی یا اطلاعات پایهای است که شواهد سیستماتیک (نظاممند) پشت آنها وجود ندارد.
مثال: توصیه یک پزشک بر اساس تجربه شخصی بدون استناد به مطالعه علمی.
ویژگی: اعتبار پایین به دلیل نبود پشتوانه تحقیقاتی قوی و احتمال سوگیری.
مطالعات حیوانی و آزمایشگاهی (Animal and Laboratory Studies)
مطالعات حیوانی و آزمایشگاهی در پایه هرم قرار دارند (سطح دوم)، زیرا اگرچه برای درک مکانیسمهای بیولوژیکی و اثبات اولیه مفاهیم مهم هستند، اما به دلیل محدودیت در تعمیمپذیری به انسانها، از اعتبار کمتری برخوردارند.
این سطح شامل تحقیقات پایهای است که روی حیوانات یا در محیط آزمایشگاهی انجام میشود. این شواهد برای درک مکانیسمها مفیدند اما مستقیماً به انسان تعمیمپذیر نیستند. این مطالعات معمولاً مقدمهای برای تحقیقات بالینی هستند.
مطالعات موردی و گزارشهای موردی (Case Reports/Case Studies)
مطالعات موردی (Case Studies) و گزارشهای موردی (Case Reports) در سطح سوم هرم شواهد قرار میگیرند. این نوع مطالعات بهدلیل ماهیت توصیفی و محدودیتهای روششناختی، از سطح اعتبار پایینی در میان انواع تحقیقات علمی برخوردارند.
توضیح: گزارشهایی از موارد خاص یا بیماران منفرد که تجربهای خاص را توصیف میکنند.
مثال: شرح حال یک بیمار که پس از درمان خاصی بهبود یافته است.
ویژگی: اطلاعات مفید برای فرضیهسازی، اما به دلیل حجم نمونه کوچک، قابل تعمیم نیست.
گزارشهای موردی و مطالعات موردی که در سطوح پایینتر هرم شواهد قرار دارند، بهتنهایی نمیتوانند به عنوان شواهد قوی برای تصمیمگیریهای بالینی یا سیاستگذاریهای سلامت استفاده شوند. با این حال، این مطالعات برای شناسایی موارد نادر، تولید فرضیهها، و ارائه بینشهای اولیه ارزشمند هستند.
مطالعات سری موردی (Case Series)
مطالعات سری موردی (Case Series) در هرم شواهد، کمی بالاتر از گزارشهای موردی (Case Reports) و مطالعات موردی (Case Studies) قرار میگیرند، اما همچنان در سطوح پایین هرم طبقهبندی میشوند. این مطالعات بهدلیل ماهیت توصیفی و نبود گروه کنترل، از اعتبار کمتری نسبت به مطالعات تحلیلی، تجربی یا آزمایشی برخوردار هستند.
توضیح: مجموعهای از گزارشهای موردی که گروه کوچکی از بیماران با شرایط مشابه را بررسی میکند.
مثال: بررسی 10 بیمار با یک بیماری خاص که به یک روش درمانی پاسخ دادهاند.
ویژگی: کمی قویتر از گزارش موردی، اما همچنان فاقد گروه کنترل و تصادفیسازی.
مطالعات سری موردی در سطوح پایین هرم شواهد قرار دارند و بهتنهایی نمیتوانند به عنوان شواهد قوی برای تصمیمگیریهای بالینی یا سیاستگذاریهای سلامت استفاده شوند. با این حال، این مطالعات برای شناسایی الگوها، تولید فرضیهها، و ارائه بینشهای اولیه در مورد بیماریها یا درمانهای جدید ارزشمند هستند.
بنابراین، این سطح اطلاعات مفیدی ارائه میدهد اما به دلیل فقدان گروه کنترل، از اعتبار محدودی برخوردار است.
مطالعات مقطعی (Cross-Sectional Studies)
مطالعات مقطعی، توصیفی یا تحلیلی هستند، اما به دلیل فقدان پیگیری زمانی، نمیتوانند علیت را اثبات کنند. جایگاه آنها معمولاً بالاتر از مطالعات سری موردی و پایینتر از مطالعات مورد-شاهدی است.
توضیح: مطالعاتی که در یک مقطع زمانی خاص، دادهها را از یک جمعیت جمعآوری میکنند تا ارتباط بین متغیرها را بررسی کنند.
مثال: بررسی ارتباط بین مصرف سیگار و بیماری قلبی در یک گروه در یک زمان مشخص.
ویژگی: مفید برای شناسایی الگوها، اما نمیتواند رابطه علت و معلولی را اثبات کند.
مطالعات مقطعی در سطح میانی هرم شواهد قرار دارند و برای بررسی شیوع بیماریها، شناسایی ارتباط بین متغیرها، و برنامهریزی سلامت مفید هستند. با این حال، بهدلیل محدودیتهای روششناختی، نمیتوانند بهتنهایی به عنوان شواهد قوی برای اثبات رابطه علّی استفاده شوند. این مطالعات معمولاً به عنوان پایهای برای تحقیقات تحلیلی قویتر مانند مطالعات کوهورت (Cohort Studies) یا کارآزماییهای تصادفی کنترلشده (Randomized Controlled Trials, or RCTs) استفاده میشوند.
مطالعات مورد-شاهدی (Case-Control Studies)
مطالعات مورد-شاهدی در هرم شواهد، در سطح میانی تا بالایی قرار میگیرند. این مطالعات بالاتر از مطالعات مقطعی (Cross-Sectional Studies) قرار دارند، اما پایینتر از مطالعات قویتر مانند مطالعات کوهورت و کارآزماییهای تصادفی کنترلشده قرار میگیرند.
توضیح: مطالعاتی که افراد با یک پیامد خاص (مثلاً بیماری) را با افرادی بدون آن پیامد مقایسه میکنند تا عوامل خطر را شناسایی کنند.
مثال: مقایسه افراد مبتلا به سرطان ریه با افراد سالم برای بررسی سابقه سیگار کشیدن.
ویژگی: مناسب برای بیماریهای نادر، اما مستعد سوگیری یادآوری (Recall Bias)
اینها مطالعاتی هستند که افراد دارای یک بیماری (موارد) را با افراد سالم (شاهدها یا گروه کنترل) مقایسه میکنند تا عوامل خطر را شناسایی کنند. این مطالعات گذشتهنگر هستند و شواهد نسبتاً قویتری ارائه میدهند.
مطالعات مورد-شاهدی در سطح میانی تا بالایی هرم شواهد قرار دارند و برای شناسایی عوامل خطر و علل احتمالی بیماریها مفید هستند. با این حال، بهدلیل محدودیتهای روششناختی، نمیتوانند بهتنهایی به عنوان شواهد قوی برای اثبات رابطه علّی استفاده شوند. این مطالعات معمولاً به عنوان پایهای برای تحقیقات قویتر مانند مطالعات کوهورت یا کارآزماییهای تصادفی کنترلشده استفاده میشوند.
مطالعات کوهورت یا مطالعات همگروهی (Cohort Studies)
مطالعات کوهورت (مطالعات همگروهی)، که به آنها مطالعات پیگیری نیز گفته میشود، نوعی از مطالعات تحلیلی مشاهدهای و طولی (Longitudinal) هستند. در این مطالعات، گروهی از افراد که در معرض یک عامل خاص (مواجههیافته) و گروهی دیگر که در معرض آن عامل نیستند (مواجههنیافته)، در یک دوره زمانی مشخص پیگیری میشوند. در پایان دوره، میزان بروز بیماری یا پیامد مورد نظر در دو گروه مقایسه میشود.
مطالعات کوهورت در سطح بالایی هرم شواهد قرار میگیرند. این مطالعات که به بررسی گروهی از افراد در طول زمان میپردازند، میتوانند رابطه علّی (Causality) را بهتر بررسی کنند و به دو نوع آیندهنگر (Prospective) و گذشتهنگر (Retrospective) تقسیم میشوند.
توضیح: مطالعاتی که گروهی از افراد را در طول زمان دنبال میکنند تا تأثیر یک عامل خاص را بر پیامدها بررسی کنند.
مثال: پیگیری افراد سیگاری و غیرسیگاری برای بررسی بروز بیماری قلبی.
ویژگی: قویتر از مطالعات مورد-شاهدی، زیرا میتواند رابطه زمانی بین علت و معلول را نشان دهد.
بنابراین، مطالعات کوهورت مطالعاتی هستند که گروهی از افراد را در طول زمان دنبال میکنند تا ارتباط بین عوامل خطر و نتایج را بررسی کنند. این مطالعات آیندهنگر یا گذشتهنگر بوده و از مطالعات مورد-شاهدی قویترند، ولی پایینتر از تحقیقات کارآزماییهای تصادفی کنترلشده قرار میگیرند.
کارآزماییهای تصادفی کنترلشده (Randomized Controlled Trials, or RCTs)
کارآزماییهای تصادفی کنترلشده در هرم شواهد جایگاه بالایی دارند و معمولاً به عنوان یکی از معتبرترین و قویترین انواع شواهد در تحقیقات پزشکی و علوم سلامت در نظر گرفته میشوند.
توضیح: مطالعاتی که شرکتکنندگان بهصورت تصادفی به گروه مداخله یا گروه کنترل تقسیم میشوند تا اثربخشی یک درمان سنجیده شود.
مثال: آزمایش یک داروی جدید در مقایسه با دارونما در بیماران دیابتی.
ویژگی: استاندارد طلایی برای اثبات رابطه علت و معلولی به دلیل تصادفیسازی و کنترل سوگیری.
این سطح به دلیل طراحی قوی و کاهش سوگیری، شواهد با کیفیتی ارائه میدهد. کارآزماییهای تصادفی کنترلشده در هرم شواهد، بالاتر از مطالعات کوهورت (همگروهی) قرار میگیرند، ولی از آنجایی که متاآنالیزها و مرورهای سیستماتیک حاصل ترکیب و تحلیل نتایج چندین کارآزمایی تصادفی کنترلشده (RCT) میباشند در موقعیت پایینتری نسبت به آنها قرار میگیرند.
اگرچه کارآزماییهای تصادفی کنترلشده از اعتبار و شواهد خوبی برخوردارند، ولی همیشه امکانپذیر نیستند یا ممکن است انجام آنها اخلاقی نباشند (مثلاً در مورد برخی مداخلات خطرناک یا بیماریهای نادر). در چنین مواردی، مطالعات مشاهدهای (Observational Studies) مانند مطالعات کوهورت یا مورد-شاهدی ممکن است جایگزین شوند.
متاآنالیز و مرورهای سیستماتیک (Systematic Reviews/Meta-Analyses)
متاآنالیز (فراتحلیل) و مرورهای سیستماتیک (نظاممند) در بالاترین سطح هرم شواهد قرار دارند و به عنوان قویترین و معتبرترین نوع شواهد در تحقیقات پزشکی و علوم سلامت شناخته میشوند. این مطالعات به دلیل روششناسی دقیق و جامعشان، توانایی ترکیب و تحلیل نتایج چندین مطالعه را دارند و به همین دلیل در تصمیمگیریهای بالینی و سیاستگذاریهای سلامت از اهمیت ویژهای برخوردارند.
توضیح: بالاترین سطح هرم که شامل جمعآوری، ارزیابی و ترکیب نتایج چندین مطالعه (معمولاً RCTs ) است.
مثال: مرور سیستماتیک تمام کارآزماییهای بالینی تصادفیشده درباره اثربخشی یک دارو.
ویژگی: معتبرترین شواهد به دلیل حجم بزرگ دادهها و کاهش سوگیری با روشهای علمی دقیق.
ویژگیهای کلیدی مرورهای سیستماتیک و متاآنالیز
روششناسی سیستماتیک: مرورهای سیستماتیک از یک پروتکل از پیش تعیینشده پیروی میکنند که شامل تعریف سوال تحقیق، معیارهای ورود و خروج مطالعات، جستجوی جامع در منابع علمی و ارزیابی کیفیت مطالعات است.
ترکیب کمی دادهها در متاآنالیز: متاآنالیز از روشهای آماری برای ترکیب نتایج مطالعات مختلف استفاده میکند و به این ترتیب، قدرت آماری و دقت تخمینها را افزایش میدهد.
کاهش سوگیری: با استفاده از روشهای استاندارد، مرورهای سیستماتیک و متاآنالیز سعی میکنند سوگیریهای موجود در مطالعات اولیه را شناسایی و کاهش دهند.
قابلیت تعمیمپذیری: با ترکیب نتایج مطالعات مختلف، این روشها به نتایجی میرسند که قابلیت تعمیمپذیری بیشتری دارند.
اهمیت مرورهای سیستماتیک و متاآنالیز
تصمیمگیریهای بالینی: این مطالعات به عنوان پایهای برای تدوین راهنماهای بالینی (Clinical Guidelines) استفاده میشوند.
سیاستگذاریهای سلامت: نتایج این مطالعات به سیاستگذاران کمک میکند تا تصمیمهای مبتنی بر شواهد اتخاذ کنند.
شناسایی شکافهای تحقیقاتی: مرورهای سیستماتیک میتوانند زمینههایی را که نیاز به تحقیقات بیشتر دارند، شناسایی کنند.
این روش، شواهد را بهصورت جامع جمعبندی کرده و از بالاترین اعتبار برخوردار است. بنابراین، مرورهای سیستماتیک و متاآنالیز به دلیل جامعیت و دقت بالا، در بالاترین سطح هرم شواهد قرار دارند و به عنوان معیار طلایی برای تصمیمگیریهای مبتنی بر شواهد در نظر گرفته میشوند.
گایدلاینهای بالینی (Clinical Guidelines)
گایدلاینهای بالینی (راهنماهای بالینی) بهطور مستقیم در هرم شواهد قرار نمیگیرند، اما بهعنوان ابزارهایی که بر پایهی قویترین شواهد موجود (مانند مرورهای سیستماتیک و متاآنالیز) تدوین میشوند، بهطور غیرمستقیم در بالاترین سطح هرم شواهد قرار دارند. این گایدلاینها نقش کلیدی در بهبود کیفیت مراقبتهای سلامت و تصمیمگیریهای مبتنی بر شواهد ایفا میکنند.
جایگاه گایدلاینهای بالینی در هرم شواهد
گایدلاینها بهعنوان ابزارهای تصمیمگیری مبتنی بر شواهد در نظر گرفته میشوند و معمولاً از ترکیب و تفسیر شواهد موجود در سطوح مختلف هرم شواهد ایجاد میشوند.
پایه گایدلاینها: گایدلاینهای بالینی معمولاً بر اساس قویترین شواهد موجود (مانند مرورهای سیستماتیک و متاآنالیز) تدوین میشوند. این شواهد در بالاترین سطح هرم قرار دارند.
تلفیق شواهد: گاهی اوقات، زمانی که شواهد قوی کافی وجود ندارد، گایدلاینها ممکن است از شواهد سطح پایینتر (مانند مطالعات مشاهدهای یا نظرات کارشناسی) نیز استفاده کنند.
توصیههای بالینی: گایدلاینها شواهد را با تجربه بالینی و ارزشهای بیماران ترکیب میکنند تا توصیههای عملی برای پزشکان و سایر ارائهدهندگان مراقبتهای سلامت ارائه دهند.
نقش گایدلاینهای بالینی در هرم شواهد
ترجمه شواهد به عمل: گایدلاینها شواهد علمی را به توصیههای عملی و قابل اجرا در محیط بالینی تبدیل میکنند.
کاهش تنوع در مراقبت: گایدلاینها به استانداردسازی مراقبتهای سلامت کمک میکنند و از تنوع غیرضروری در روشهای درمانی جلوگیری میکنند.
بهبود کیفیت مراقبت: با استفاده از گایدلاینها، پزشکان و سایر ارائهکنندگان خدمات سلامت میتوانند تصمیمگیریهای مبتنی بر شواهد انجام دهند که منجر به بهبود نتایج و کیفیت خدمات سلامت به بیماران میگردند.
مراحل تدوین گایدلاینهای بالینی
تعیین سوالات کلیدی: سوالات بالینی مهم که نیاز به پاسخ دارند، شناسایی میشوند.
جستجوی شواهد: مرورهای سیستماتیک و متاآنالیز برای یافتن بهترین شواهد موجود انجام میشوند.
ارزیابی کیفیت شواهد: شواهد از نظر اعتبار و قابلیت اطمینان ارزیابی میشوند (مثلاً با استفاده از سیستمهایی مانند GRADE).
تدوین توصیهها: بر اساس شواهد و با در نظر گرفتن ارزشها و ترجیحات بیماران، توصیههای بالینی تدوین میشوند.
بازبینی و بهروزرسانی: گایدلاینها بهطور منظم بازبینی و بهروز میشوند تا با جدیدترین شواهد هماهنگ باشند.
اهمیت گایدلاینهای بالینی
تصمیمگیری مبتنی بر شواهد: گایدلاینها به پزشکان و سایر ارائهکنندگان خدمات سلامت کمک میکنند تا بر اساس بهترین شواهد موجود تصمیمگیری کنند.
کاهش خطاهای پزشکی: با ارائه توصیههای مبتنی بر شواهد موجود، گایدلاینها به کاهش خطاهای پزشکی کمک میکنند.
صرفهجویی در هزینهها: با جلوگیری از انجام اقدامات غیرضروری، گایدلاینها به بهینهسازی هزینههای سیستم سلامت کمک میکنند.
بههرحال، گایدلاینهای بالینی که بر اساس مرور سیستماتیک شواهد (بهویژه متاآنالیزها و RCTs) و اجماع کارشناسان تدوین میگردند را میتوان در قله هرم شواهد در نظر گرفت. این گایدلاینها، توصیههای عملی برای تصمیمگیری بالینی ارائه میدهند و بهعنوان بالاترین سطح عمل مبتنی بر شواهد شناخته میشوند.
بنابراین، هرچه به سمت بالای هرم حرکت میکنیم، کیفیت و اعتبار شواهد افزایش یافته، اما تعداد مطالعات موجود کاهش مییابد. در عمل مبتنی بر شواهد، تصمیمگیریها معمولاً بر اساس بالاترین سطح شواهد در دسترس انجام میشوند.
محدودیتهای گایدلاینهای بالینی
عدم تطابق با شرایط فردی: گایدلاینها ممکن است همیشه با شرایط خاص بیماران تطابق کامل نداشته باشند.
وابستگی به کیفیت شواهد: اگر شواهد پایهای ضعیف باشند، توصیههای گایدلاین نیز ممکن است ضعیف باشند.
تاخیر در بهروزرسانی: گاهی اوقات گایدلاینها بهروز نمیشوند و ممکن است با شواهد جدید هماهنگ نباشند.
خلاصه هرم شواهد
پایینترین سطح هرم شامل نظرات کارشناسان، تجربیات بالینی فردی و اطلاعات زمینهای است. این موارد معمولاً مبتنی بر شواهد سیستماتیک نیستند و بیشتر جنبه ذهنی دارند. پس از آن، مطالعات حیوانی و آزمایشگاهی قرار میگیرند. در حالی که مطالعات حیوانی اطلاعات ارزشمندی ارائه می دهند، اما کیفیت شواهد بسیار پایینی دارند، زیرا یافتههای آنها ممکن است برای انسانها صدق نکند. با حرکت به سمت بالا، مجموعههای موردی و گزارشهای موردی روی بیماران فردی یا گروههای کوچک تمرکز دارند. در مرحله بعد، مطالعات مقطعی تصویری از دادهها را در یک نقطه زمانی بدون اثبات علت و معلول ارائه میدهند. مطالعات مورد-شاهدی افراد مبتلا به یک بیماری خاص را با افراد بدون آن مقایسه می کند و عوامل خطر بالقوه را شناسایی میکنند. در مرحله بعد، مطالعات کوهورت (همگروهی)، گروهها را در طول زمان دنبال میکنند تا ببینند در معرض قرار گرفتن افراد چگونه بر سلامت آنها تأثیر میگذارد.
بالاتر از مطالعات کوهورت، کارآزماییهای تصادفیسازی کنترلشده (RCTs) قرار دارند که بهطور تصادفی نوع خاصی از درمانها را اختصاص میدهند و یکی از قابل اعتمادترین اشکال شواهد هستند. پس از آن متاآنالیزها و بررسیهای سیستماتیک (نظاممند) قرار دارند که نتایج حاصل از مطالعات متعدد را برای ارائه بینش جامع ترکیب میکنند. درنهایت، گایدلاینهای بالینی (راهنماهای بالینی) در قله هرم قرار دارند، زیرا نهتنها بر بهترین شواهد موجود (مانند متاآنالیزها) تکیه دارند، بلکه این شواهد را با شرایط عملی و نیازهای بالینی تلفیق میکنند.
نویسنده: فیزیوتراپیست ابراهیم برزکار
طبقه بندی مطالب وبلاگ فیزیوتراپی
مقالات مروری سیستماتیک (نظام مند) و گایدلاین های بالینی
تصویر و ابتدا-انتهای عضلات اندام های فوقانی و تحتانی
مروری بر آناتومی سیستم عصبی، عضلانی و اسکلتی ازطریق تصاویر
مقالات حرکت شناسی (کینزیولوژی)
مقالات سیستم عضلانی-اسکلتی، بیماری ها و اختلالات مربوطه
مقالات شکستگی استخوانها و جراحی های ارتوپدی
مقاله های دستگاه عصبی مرکزی و محیطی (CNS & PNS)
مقالات سیستم عصبی، بیماریها و اختلالات مربوطه
مقالات سیستم تنفسی، بیماریها و اختلالات مربوطه
مقاله های سیستم حسی، درد و موضوعات آن
مقالات روماتولوژی (شامل اصطلاحات،اختلالات و بیماریهای روماتیسمی و روماتیسم خارج مفصلی)
مقالات سیستم قلبی، عروقی، بیماریها و اختلالات مربوطه
مهمترین اخبار دکترای حرفه ای فیزیوتراپی
مقالات مروری سیستماتیک (نظام مند) و گایدلاین های بالینی
طبقه بندی مطالب بر اساس ناحیه بدن
مقالات لگن، مفصل هیپ و ناحیه ران
مقالات شکستگی استخوانها و جراحی های ارتوپدی
ویدیوها در آپارات