سیستمهای خبره چیست

سامانه‌های خِبره یا سیستم‌های خِبره (Expert systems) به دسته‌ای خاص از نرم‌افزارهای رایانه‌ای اطلاق می‌شود که در راستای کمک به کاردانان و متخصّصان انسانی و یا جایگزینی جزئی آنان در زمینه‌های محدود تخصّصی تلاش دارند. اینگونه سامانه‌ها، در واقع، نمونه‌های آغازین و ساده‌تری از فناوری پیش‌رفته‌تر سامانه‌های دانش-بنیان به شمار می‌آیند.

این سامانه‌ها معمولاً اطلاعات را به شکل واقعیت ها[۱] و قواعد[۲] در دادگانی به نام پایگاه دانش به شکل ساختار مند ذخیره نموده، و سپس با بهره‌گیری از روشهایی خاص استنتاج از این داده‌ها نتایج مورد نیاز حاصل می‌شود.

 

محتویات

  • ۱ پیشگفتار
  • ۲ تاریخچه
  • ۳ حوزه‌های کاربرد
    • ۳.۱ کاربرد سامانه‌های خبره در خدمات کتابداری و اطلاع رسانی
    • ۳.۲ کاربرد سامانه‌های خبره در حسابداری و امور مالی
      • ۳.۲.۱ انواع سامانه‌های خبره تحلیل مالی
        • ۳.۲.۱.۱ سامانه‌های خبره بینش آفرین
        • ۳.۲.۱.۲ سامانه‌های خبره آسان کننده تصمیم‌گیری
  • ۴ سامانه‌های خبره
    • ۴.۱ تفاوت سامانه‌های خبره با سایر سامانه‌های اطلاعاتی
    • ۴.۲ مدل سیستم خبره
      • ۴.۲.۱ پایگاه دانش (Knowledge Base)
      • ۴.۲.۲ موتور استنتاج (Inference Engine)
      • ۴.۲.۳ امکانات توضیح (Explanation Facilities)
      • ۴.۲.۴ رابط کاربر
    • ۴.۳ مزایای یک سیستم خبره چیست؟
  • ۵ مشخصه‌های سیستم خبره
  • ۶ پانوشته‌ها
  • ۷ پیوند به بیرون
  • ۸ منابع
  • ۹ جستارهای وابسته

 

پیشگفتار

در میان اهل فن و صاحبان اندیشه، استدلال تعاریف و تفاسیر گوناگونی دارد. در نگاهی کلی، بهره گرفتن از دلیل و برهان برای رسیدن به یک نتیجه از فرضیاتی منطقی با بکارگیری روش‌های شناخته شده، تعریفی از استدلال تلقی می‌شود؛ تعریفی که البته با دیدگاه‌های فلسفی و گاه آرمانگرایانه از استدلال تفاوت دارد. با این حال موضوع مهم و بنیادین در اینجا بحث در چیستی و چرایی این دیدگاه‌ها نیست، بلکه در مورد چگونگی طراحی دستگاههای استدلال گر، با هر تعریفی، برای رسیدن به مجموعه‌ای از تصمیمات منطقی با استفاده از مفروضات یا به طور دقیق‌تر دانشی است که در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد. سامانه‌های خبره(expert systems) اساساً برای چنین هدفی طراحی می‌شوند. در حقیقت به واسطه الگوبرداری این سامانه هااز نظام منطق و استدلال انسان و نیز یکسان بودن منابع دانش مورد استفاده آن‌ها، پیامد کار یک سامانه خبره می‌تواند تصمیماتی باشد که در حوزه‌ها و قلمروهای گوناگون قابل استفاده، مورد اطمینان و تاثیرگذار هستند. بسیاری بر این باورند که سامانه‌های خبره بیشترین پیشرفت را در هوش مصنوعی به وجود آورده‌اند.

تاریخچه

تا ابتدای دههٔ ۱۹۸۰ (م) کار چندانی در زمینهٔ ساخت و ایجاد سامانه‌های خِبره توسط پژوهش گران هوش مصنوعی صورت نگرفته بود. از آن زمان به بعد، کارهای زیادی در این راستا و در دو حوزهٔ متفاوت ولی مرتبط سامانه‌های کوچک خبره و نیز سامانه‌های بزرگ خبره انجام شده است.

در دهه ۱۹۷۰، ادواردفیگن بام در دانشگاه استانفورد به دنبال کشف روش حل مساله ای بود که خیلی کلی و همه منظوره نباشد. پژوهشگران دریافتند که یک متخصص معمولاً دارای شماری رموز و فوت و فن خاص برای کار خود می‌باشد و در واقع از مجموعه‌ای از شگردهای سودمند و قواعد سرانگشتی در کار خود بهره می‌برد، این یافته مقدمه پیدایش سامانه خبره بود. سامانه خبره با برگرفتن این قواعد سر انگشتی از متخصصین و به تعبیری با تبدیل فرایند استدلال و تصمیم گیری متخصصین به برنامه‌های رایانه‌ای می‌تواند به عنوان ابزار راهنمای تصمیم گیری در اختیار غیرمتخصص و حتی متخصصین کم تجربه قرار گیرد.

هوش مصنوعی: هوش مصنوعی روشی است در جهت هوشمند کردن راایانه تا قادر باشد در هر لحظه تصمیم گیری کرده و اقدام به بررسی یک مسئله نماید. هوش مصنوعی، رایانه را قادر به اندیشیدن می‌کند و روش آموختن انسان را رونوشت برداری می‌نماید؛ بنابراین اقدام به جذب اطلاعات جدید جهت بکارگیری در مراحل بعدی می‌پردازد.

مغز انسان به بخش‌هایی تقسیم شده است که هر بخش وظیفه خاص خود را جدا از بقیه انجام می‌دهد. آشفتگی در کار یک بخش تاثیری در دیگر بخشهای مغز نخواهد گذاشت. در برنامه‌های هوش مصنوعی نیز این مسئله رعایت می‌شود درحالی که در برنامه‌های غیر هوش مصنوعی مثل C یا Pascal تغییر در برنامه روی سایر قسمت‌های برنامه و اطلاعات تاثیر دارد.

مباحث کاربردی و مهم در تحقق یک سامانهٔ هوش مصنوعی:

  • سامانه‌های خبره (Expert Systems)
  • شبکه‌های عصبی (Neural Network)
  • الگوریتم‌های ژنتیک (Genetic Algorithms)
  • سامانه‌های منطق فازی (Fuzzy Logic Systems)

حوزه‌های کاربرد

سامانه‌های خبره در زمینه‌های بسیار متنوعی کاربرد یافته‌اند که برخی از این زمینه‌ها عبارتند از پزشکی، حسابداری، کنترل فرایندها، منابع انسانی، خدمات مالی، و GIS. حسابداری، تجزیه و تحلیلهای مالی پزشکی (تشخیص بیماری)، آنژیوگرافی، باستان شناسی، تولید ویفرهای سیلیکونی و انواع خاصی از پرتونگاری در زمینه‌های مختلف دیگری نیز سیستمهای خبره پدید آمده‌اند همانند: مشاوره حقوقی، مشاوره برای انتخاب بهترین معماری یا ترکیب بندی سامانه کامپیوتری، مشاوره مهندسی ساختمان و غیره.

در هر یک از این زمینه‌ها می‌توان کارهایی از نوع راهنمایی، پردازش، دسته‌بندی، مشاوره، طراحی، تشخیص، کاوش، پیش بینی، ایجاد مفاهیم، شناسایی، توجیه، یادگیری، مدیریت، واپایش، برنامه‌ریزی، زمان‌بندی و آزمایش را با مددجویی از سامانه‌های تجربی با سرعت و آسانی بیشتری به انجام رسانید. 

سامانه‌های خبره یا به عنوان جایگزین فرد متخصص یا به عنوان کمک به وی استفاده می‌شوند.

کاربرد سامانه‌های خبره در خدمات کتابداری و اطلاع رسانی

سامانه‌های خبره این امکان را در اختیار می‌گذارد تا بتوان دانش موجود در سطح جامعه را به صورت گسترده‌تر و کم هزینه تری اشاعه داد. این موضوع یعنی اشاعه دانش برای عموم مردم یکی از بنیادی ترین و اصلی ترین وظایف و رسالتهای حوزه کتابداری است .
مثلاً از طریق واسطهای هوشمند جستجوی اطلاعات می‌توان مهارتهای جستجوی پیشرفته را که اغلب خاص متخصصان با تجربه است در میان طیف وسیعی از کاربران در دسترس قرار دهد. سرعت استدلال یا حل مسائل در نظام‌های خبره می‌تواند منجر به ارائه خدمات کارآتر و سریع تر در برخی فعالیتهای کتابداری شود و انعطاف‌پذیری بیشتری را در پاسخگویی به نیازهای مخاطبان به وجود آورد.

کاربرد سامانه‌های خبره و هوشمند را در حوزه‌های نمایه سازی، چکیده نویسی، طراحی و تولید اصطلاحنامه‌ها، فهرست نویسی، بازیابی متن فارغ از منطق بولی، بازیابی متون مبتنی بر منطق بولی، تجزیه و تحلیل خودکار محتوا و ارائه دانش، مدیریت و دسترسی به محتوی پایگاه‌های رابطه‌ای، اسناد هوشمند، پردازش پایگاه‌های اطلاعاتی دانسته‌اند.

کاربرد سامانه‌های خبره در حسابداری و امور مالی

یکی از پر رونق ترین زمینه‌های کاربرد سامانه‌های خبره، حوزه و تجزیه و تحلیلهای مالی است. یکی از مناسب ترین زمینه‌های کاربرد این سامانه‌هاحوزه حسابداری و امور مالی است. امروزه انواع زیادی از سامانه‌های خبره برای کاربردهای گوناگون در این شاخه از دانش بشری ساخته شده است که در مورد استفاده گروههای مختلفی از تصمیم گیرندگان مانند مدیران شرکتها و سازمانها، حسابداران، تحلیلگران مالی، کارشناسان مالیاتی و بالاخره عامه مردم قرار می‌گیرد حتی متخصصین و کارشناسان حوزه‌های مختلف دانش حسابداری و مالی از این نرم‌افزارهای پر جاذبه به عنوان وسیله‌ای برای یافتن «حدس دوم» و اطمینان بیشتر نسبت به یافته‌ها و داوری‌های شخصی خود استفاده می‌کنند.

کاربردهای مختلفی از سامانه‌های خبره را در سه زمینه حسابداری، حسابداری مدیریت و امور مالیاتی به شرح ذیل می‌باشد:

  • حسابرسی : ارزیابی ریسک – تهیه برنامه حسابرسی – فراهم آوردن کمکهای فنی – کشف تقلبات و جلوگیری از آنها
  • حسابداری مدیریت : قیمت گذاری محصولات و خدمات – تعیین بهای تمام شده – طراحی سیستمهای حسابداری – بودجه بندی سرمایه‌ای – انتخاب روش حسابداری – ارزیابی اعتبار – ایجاد و برقراری واپایش (کنترل)
  • امور مالیاتی : توصیه‌های مالیاتی – محاسبه مابه التفاوتهای مالیاتی – برنامه‌ریزی مالی شخصی.

تحلیلگران مالی نیز امروزه یکی از استفاده کنندگان سیستم‌های خبره هستند به هنگام بررسی وضعیت مالی یک شرکت یا مشتری معین، تحلیگران مالی در کنار برداشت خود از داده‌های مالی، نظر سامانه خبره را نیز به عنوان یک نظر تخصصی مکمل در اختیار دارد و در مواردی که این نظر یا داوری دوم با نظر خود او ناهمسویی داشته باشد می‌کوشد تا در واکاویهای خود دقت بیشتری به عمل آورده و حتی در مواردی بازبینی کند. سامانه‌های خبره در مورد بررسی صورتهای مالی شرکت قبل از ارائه به مدیران ارشد بررسی گزارشهای رسیده از شعب یا شرکتهای تابعه شرکت ارزیابی یک شرکت ارزیابی اعتبار مالی فروشندگان و خریداران (طرفهای تجاری) و در بسیاری از زمینه‌های دیگر مالی امروز کاربردهای خود را یافته‌اند.

انواع سامانه‌های خبره تحلیل مالی

از آنجا که در داوریهای مختلف مالی عملاً هر چهار مرحله فرایند تصمیم گیری یعنی گردآوری داده‌ها، انجام واکاوی، کسب بینش مشخص راجع به موضع و بالاخره تصمیم گیری دخالت دارد سامانه‌های خبره مرتبط با موضوع تحلیل مالی نیز بر پایهٔ نوع کمکی که به مراحل مختلف فرایند تصمیم گیری می‌کنند به سه قلمرو تقسیم می‌شوند.

این سه قلمرو عبارتند از:

  1. کمک به کسب بینش یا بینش آفرین Insight facilitaing
  2. آسان سازی تصمیم گیری Decision facilitating
  3. تصمیم سازی Decision Making
سامانه‌های خبره بینش آفرین

در این نوع سامانه‌ها، هدف اصلی ارائه پردازش‌های مربوط به کمک واکاوی نسبتها و نمودار هاست این نسبت‌ها و نمودارها برای دست اندرکاران تحلیل مالی در ایجاد بینش دقیق تری در مورد وضع مالی و چشم انداز آتی یک موسسه، یعنی سودمند است با چنین هدفی عملاً مراحل اول و دوم از فرایند چهار مرحله‌ای تصمیم گیری به کمک این سامانه‌ها انجام می‌شود این نرم‌افزارها را به این دلیل بینش آفرین می‌خوانیم که هدفشان کمک به کارگزاران و دست اندرکاران مالی برای انجام یک مشاهده بینش آفرین مشخص است بنابر این درجه از کارآزمودگی و تخصص موجود در زمره سامانه‌های خبره واقعی به حساب آورده نمونه‌هایی از این قبیل نرم‌افزارها عبارتند از: INsiGht و NEWVIEWS که هر دو عملاً سامانه‌های جامع حسابداری مشتمل بر تحلیلهای مالی اند یعنی در عین اینکه همه عملیات حسابداری را انجام می‌دهند. در محیطهای شبیهصفحه گسترده تحلیلهای مالی خود را نیز عرضه می‌کنند نرم‌افزار شناخته شده دیگر REFLEX نام دارد که ۱۲ نسبت کلیدی را محاسبه کرده و تحلیل و تفسیرهای پیشنهادی خود را نیز ارائه می‌کند این تحلیلها همراه با ارائه نسبت‌ها، روندها و نمودارهای مناسب است.

سامانه‌های خبره آسان کننده تصمیم‌گیری

در این نوع از سامانه‌های خبره مالی یک پایگاه دانش وجود دارد که ضمن تحلیل نسبتهای مالی می‌تواند بینشهای خود نسبت به موضوع مورد تحلیل را نیز ارائه دهد و همین امر موجب تمایز آن از سامانه‌های دسته اول می‌شود بنابر این در این قبیل سیستمها سه مرحله از چهار مرحله فرایند تصمیم گیری انجام می‌شود یک نمونه از این سامانه‌های خبره «ANSWERS» است.

سامانه‌های خبره

سامانه‌های خبره برنامه‌هایی هستند که رفتار یک انسان متخصص در یک زمینه بخصوص را تقلید می‌کنند. این برنامه از اطلاعاتی که استفاده کننده در آن‌ها ذخیره می‌کند جهت اعلام یک عقیده در یک موضوع بخصوص استفاده می‌کند. از این رو سیستم‌های خبره تا هنگامی که بتوانند موضوعی را که با پاسخ‌های شما مطابقت داشته باشد بیابند به سوال کردن از شما ادامه می‌دهند. به منظور درک کردن آنچه یک سیستم متخصص انجام می‌دهد مکالمه زیر که بین یک متخصص در امور میوه و فرد دیگری که می‌خواهد از وی توصیه‌ای در این مورد دریافت کند را در نظر بگیرید:

- متخصص: آیا میوه سبز است؟

- استفاده کننده: خیر.

- متخصص: آیا میوه قرمز است؟

- استفاده کننده: بله.

- متخصص: آیا این میوه روی درخت رشد می‌کند؟

- استفاده کننده: خیر.

- متخصص: آیا این میوه روی یک بوته رشد می‌کند؟

- استفاده کننده: بله.

- متخصص: آیا این بوته تیغ دارد؟

- استفاده کننده: بله.

- متخصص: این میوه تمشک است!

هدف از طراحی یک سامانه متخصص رایانه‌ای در امر میوه تولید چنین گفتگویی است. در حالت عمومی تر سامانهٔ متخصص می‌کوشد که به استفاده کننده از خود در مورد موضوعی که از آن آگاه است راهنمایی دهد.

اگر بخواهیم تعریفی از سامانه‌های خبره ارایه دهیم می‌توان گفت «سامانه‌های خبره برنامه‌های رایانه‌ای هستند که با استفاده از قواعد مورد استفاده متخصصین به حل مسایل در زمینه‌ای خاص می‌پردازند. وجه تمایز اصلی سامانه‌های خبره نسبت به برنامه‌های کاربردی گذشته آن است که از استدلال مبتنی بر استنباط و استنتاج استفاده می‌کند در برنامه‌های کاربردی معمولی دارای الگوریتم و روش حل مساله ثابتی هستیم اما در روش‌های شهودی می‌توان با آزمون و خطا مسایل دشوارتری را حل کرد و به جواب رضایت بخش رسید.

مفهوم سامانه‌های خبره بر این فرض استوار است که دانش متخصصین در حافظه رایانه ضبط و در دسترس کسانی که به کاربرد آن دانش نیاز دارند، قرار گیرد. یک سامانه‌های پشتیبانی تصمیم شامل برنامه‌هایی است که بازتاب دهندهٔ چگونگی نگرش یک مدیر در حل یک مساله می‌باشد. یک سامانه خبره، ازطرف دیگر فرصتی برای تصمیم گیری‌ها پیش می‌آورد که از قابلیت‌های مدیر افزون تر است. تمایز دیگر میان سامانهٔ خبره و سامانهٔ پشتیبانی تصمیم، توانایی سامانهٔ خبره در توصیف چگونگی استدلال جهت دستیابی به یک راهکار خاص است. اغلب اوقات شرح نحوه دست یابی به یک راه حل، از خود راه حل ارزشمندتر است.

داده‌هایی که به وسیله برنامه‌های سامانه پشتیبانی تصمیم استفاده می‌شود، اصولاً به صورت عددی بوده و برنامه‌ها، تاکید بر استفاده از روش‌های ریاضی دارند، لیکن داده‌هایی که به وسیله سامانه‌های خبره به کار می‌رود نمادی تر بوده و اغلب به صورت متن تشریحی می‌باشند. برنامه‌های سیستم‌های خبره بر به کارگیری برنامه‌های منطقی تاکید دارند.

تفاوت سامانه‌های خبره با سایر سامانه‌های اطلاعاتی

سامانه‌های خبره برخلاف سامانه‌های اطلاعاتی که بر روی داده‌ها(Data) عمل می‌کنند، بر دانش (Knowledge) متمرکز شده است. همچنین دریک فرایند نتیجه‌گیری، قادر به استفاده از انواع مختلف داده‌ها عددی(Digital)، نمادی Symbolic و مقایسه‌ای (Analog) می‌باشند. یکی دیگر ازمشخصات این سیستم‌ها استفاده از روشهای ابتکاری (Heuristic) به جای‌روشهای الگوریتمی می‌باشد. این توانایی باعث قرار گرفتن دامنهٔ گسترده‌ای از کاربردها در برد عملیاتی سامانه‌های خبره می‌شود. فرایندنتیجه‌گیری در سامانه‌های خبره بر روشهای استقرایی و قیاسی پایه‌گذاری‌شده است. از طرف دیگر این سامانه‌ها می‌توانند دلایل خود در رسیدن‌به یک نتیجه‌گیری خاص و یا جهت و مسیر حرکت خود به سوی هدف‌را شرح دهند. با توجه به توانایی این سیستم‌ها در کار در شرایط فقدان‌اطلاعات کامل و یا درجات مختلف اطمینان در پاسخ به پرسشهای مطرح‌شده، سامانه‌های خبره نماد مناسبی برای کار در شرایط عدم اطمینان(Uncertainty) و یا محیطهای چند وجهی می‌باشند.

مدل سیستم خبره

یک مدل سیستم خبره مشتمل بر چهار بخش اصلی است:

  1. پایگاه دانش (Knowledge Base)
  2. موتور استنتاج (Inference Engine)
  3. امکانات توضیح (Explanation Facilities)
  4. رابط کاربر (User Interface)

پایگاه دانش (Knowledge Base)

محلی است که دانش خبره به صورت کدگذاری شده و قابل فهم برای سیستم ذخیره می‌شود. با این توصیف دو اصطلاح زیر تعریف می‌شود:

شیء (Object): منظور از شیء در اینجا نتیجه‌ای است که با توجه به قوانین مربوط به آن تعریف می‌گردد.
شاخص (Attribute): منظور از شاخص یا «صفت» یک کیفیت ویژه است که با توجه به قوانینی که برای آن در نظر گرفته شده است به شما در تعریف شیء یاری می‌دهد.

بنابراین می‌توان پایگاه دانش را به صورت لیستی از اشیاء که در آن قوانین و شاخص‌های مربوط به هر شیء نیز ذکر شده است در نظر گرفته شود.
در ساده‌ترین حالت (که در اکثر کاربردها نیز همین حالت بکار می‌رود) قانونی که به یک شاخص اعمال می‌شود این مطلب را بیان می‌کند که آیا شیء مورد نظر شاخص دارد یا ندارد؟
یک سیستم متخصص که انواع مختلف میوه را شناسایی می‌کند احتمالاً دارای بانک اطلاعاتی به صورت زیر خواهد بود:

شیء قانون شاخص
سیب دارد روی درخت رشد می‌کند.
دارد گرد است
دارد رنگ قرمز یا زرد است
ندارد در کویر رشد می‌کند

بانک ساده شده بالا، تنها با استفاده از قانون <<دارد>>:

شیءشاخص‌هایی که دارد
سیب رشد روی درخت
سیب گرد بودن
سیب رنگ قرمز یا زرد
سیب رشد نکردن در کویر

به کسی که دانش خبره را به صورت کدگذاری شده در می‌آورد، مهندس دانش گفته می‌شود. به طور کلی دانش به صورت عبارات شرطی و قواعد در پایگاه دانش ذخیره می‌گردد.

موتور استنتاج (Inference Engine)

حتی زمانی که قلمرو دانش را با قوانین نمایش می‌دهیم، باز هم یک فرد خبره باید مشخص کند که کدام قوانین را برای حل مساله خاصی به کار می‌برد. علاوه بر این باید مشخص کند که این قوانین را در چه رده‌ای به کار می‌برد. به طور مشابه یک سیستم خبره نیاز خواهد داشت تا تصمیم بگیرد که چه قانونی و در چه مورد و رده‌ای باید برای ارزیابی انتخاب شود.

دستگاه استنتاج در واقع قلب یک سیستم خبره است. یک نظام پیچیده که قواعد استنتاج را که به صورت مجموعه‌ای از قواعد "اگر ... پس ..." برای یافتن پاسخ یا قضاوت نهایی به کار می‌گیرد چیزی که سیستم خبره را سیستم خبره می‌کند روشی است که این قواعد براساس آن مورد پردازش قرار می‌گیرند. دستگاه استنتاج برای رسیدن به قضاوت می‌تواند به دو صورت عمل کند و در واقع از سلسله مراتب قواعد استدلال به دو طریق عبور کند یکی از دو شیوه روش استدلال پیش رو است که از داده‌ها شروع می‌کند و به نتیجه می‌رسد یعنی با درنظر گرفتن داده‌های مربوط به موضوع مورد سوال از (اگر)ها شروع کرده و به نتایج یا (پس)های مناسب می‌رسد به عبارت دیگر در زنجیره پیش رو از مقدمات به نتایج می‌رسیم، روش دوم استنتاج آن است که از نتایج شروع می‌کند و برای چنان نتایج مشخص به دنبال مقامات یا شرایط اولیه مناسب می‌گردد به عبارت دیگر نقطه شروع (پس)ها هستند و از آن‌ها به (اگر)ها دست می‌یابد. روش اول استنتاج را روش مبتنی بر داده و روش دوم را روش مبتنی بر هدف می‌خوانند.

امکانات توضیح (Explanation Facilities)

برای نشان دادن مراحل نتیجه‌گیری سیستم خبره برای یک مساله خاص با واقعیات خاص به زبان قابل فهم برای کاربر به کار می‌رود. این امکانات این فایده را دارد که کاربر با دیدن مراحل استنتاج اطمینان بیشتری به تصمیم گرفته شده توسط سیستم خواهد داشت؛ و خبره‌ای که دانش او وارد پایگاه دانش شده است اطمینان حاصل خواهد کرد که دانش او به صورت صحیح وارد پایگاه دانش شده است.

رابط کاربر

منظور از رابط کاربر، مجموعه‌ای از تجهیزات و نرم‌افزارها است که به صورت کانال ارتباط کاربر و سیستم خبره عمل می‌کند یعنی به کاربر امکان ارایه اطلاعات مربوط به مساله مورد نظر را به سیستم می‌دهد و از طرف دیگر استنتاجات سیستم را در اختیار کاربر می‌گذارد.

واسط کاربر یک سیستم خبره طبیعتاً باید از قدرت تبادلی بالایی برخوردار باشد تا ساختار تبادل اطلاعات به شکل گفتگوی یک متقاضی و یک انسان خبره صورت گیرد.

مزایای یک سیستم خبره چیست؟

میزان مطلوب بودن یک سیستم خبره اصولاً به میزان قابلیت دسترسی به آن و میزان سهولت کار با آن بستگی دارد.

مزایای سیستم‌های خبره را می‌توان به صورت زیر دسته‌بندی کرد:

  • افزایش قابلیت دسترسی: تجربیات بسیاری از طریق کامپیوتر دراختیار قرار می‌گیرد و به طور ساده‌تر می‌توان گفت یک سیستم خبره، تولید انبوه تجربیات است.
  • کاهش‌هزینه:تجربیات بسیاری از طریق کامپیوتر دراختیار قرار می‌گیرد و به طور ساده‌تر می‌توان گفت یک سیستم خبره، تولید انبوه تجربیات است
  • کاهش خطر: سیستم خبره می‌تواند در محیط‌هایی که ممکن است برای انسان سخت و خطرناک باشد نیز بکار رود.
  • دائمی بودن: سیستم‌های خبره دائمی و پایدار هستند. به عبارتی مانندانسان‌ها نمی‌میرند و فنا ناپذیرند.
  • تجربیات چندگانه: یک سیستم خبره می‌تواند مجموع تجربیات وآگاهی‌های چندین فرد خبره باشد.
  • افزایش قابلیت اطمینان: سیستم‌های خبره هیچ وقت خسته و بیمار نمی‌شوند، اعتصاب نمی‌کنند و یا علیه مدیرشان توطئه نمی‌کنند، درصورتی که اغلب در افراد خبره چنین حالاتی پدید می‌آید.
  • قدرت تبیین (Explanation): یک سیستم خبره می‌تواند مسیر و مراحل استدلالی منتهی شده به نتیجه‌گیری را تشریح نماید. اما افراد خبره اغلب اوقات به دلایل مختلف (خستگی، عدم تمایل و…) نمی‌توانند این عمل را در زمان‌های تصمیم‌گیری انجام دهند. این قابلیت، اطمینان شما را در مورد صحیح بودن تصمیم‌گیری افزایش می‌دهد.
  • پاسخ‌دهی‌سریع:سیستم‌های خبره، سریع و دراسرع وقت جواب می‌دهند.
  • پاسخ‌دهی در همه حالات: در مواقع اضطراری و مورد نیاز، ممکن است یک فرد خبره به خاطر فشار روحی و یا عوامل دیگر، صحیح تصمیم‌گیری نکند ولی سیستم خبره این معایب را ندارد.
  • پایگاه تجربه: سیستم خبره می‌تواند همانند یک پایگاه تجربه‌عمل کند وانبوهی از تجربیات را در دسترس قرار دهد.
  • آموزش کاربر(Intelligent Tutor): سیستم خبره می‌تواند همانند یک خودآموز هوش عمل کند. بدین صورت که مثال‌هایی را به سیستم خبره می‌دهند و روش استدلال سیستم را از آن می‌خواهند.
  • سهولت انتقال دانش: یکی از مهمترین مزایای سیستم خبره، سهولت انتقال آن به مکان‌های جغرافیایی گوناگون است. این امر برای توسعه کشورهایی که استطاعت خرید دانش متخصصان را ندارند، مهم‌است.

مثال‌هایی از سیستم‌های خبره تجاری:

  • MYCIN : اولین سیستم متخصص موفق جهان بود که در سال ۱۹۷۰ در دانشگاه استنفورد طراحی شد. هدف از ساخت این سیستم کمک به پزشکان در تشخیص بیماری‌های ناشی از باکتری بود. مشکل عمده در تشخیص بیماری برای یک پزشک آن است که تشخیص سریع و قاطع یک بیماری با توجه به تعداد بسیار زیاد بیماری موجود، عملی دشوار است.MYCIN با تشخیص دادن قاطع بیماری‌ها توانست که این نیاز را برآورده سازد.
  • PROSPECTOR: یک متخصص در امر زمین‌شناسی است که احتمال وجود رسوبات معدنی در یک ناحیه بخصوص را پیش بینی می‌کند. این سیستم در سال ۱۹۸۷ توسط «ریچارد دودا» و «پیتر هارد» و «رنه ربو» ساخته شد.

در اوایل دهه ۸۰ سیستم‌های متخصص به بازار عرضه شد که می‌توانستند مشورت‌های مالیاتی، توصیه‌های بیمه‌ای و یا قانونی را به استفاده کنندگان خود ارائه دهند.

مشخصه‌های سیستم خبره

  1. جداسازی دانش از کنترل – یک سطح پایین‌تر این مبحث، در پایگاه داده قابل مشاهده است. در پایگاه داده سعی بر این است که داده‌ها از رویه‌های پیاده‌سازی‌شونده روی داده‌ها، مجزا باشند. مزیت این جداسازی این است که تعمیم یافتگی در سیستم، افزایش می‌یابد.
  2. برخورداری از دانش خبره و تخصصی
  3. تمرکز بر روی تخصص‌های خاص و ویژه
  4. استدلال با نمادها
  5. استدلال هیورستیک و تجربی – استدلالی که بر اثر تجربه به دست می‌آید.
  6. قابلیت استدلال نادقیق – یعنی با قوانین احتمالی هم استدلال نماید. سیستم خبره باید بتواند در محیط‌هایی که اطلاعات نادقیق است(کامل نیست) استدلال کند. این استدلال می‌تواند اشتباه باشد چون اطلاعات کامل نیست. مثلاً پزشکی را در نظر بگیرید که تجربه داردو تازه‌کار هم نیست، ولی زمانی که وضعیت بحرانیپیش می‌آید بااید بتواند با اطلاعات کم، بهترین تصمیم را بگیرد.
  7. محدودیت نسبت به مسائل قابل حل – تنها مسائل قابل حل، توسط سیستم‌های خبره، قابل پیاده‌سازی باشد. تا مساله‌ای حل نشده باشد، سیستم خبره نمی‌تواند به آن پاسخ دهد. باید یک فرد خبره‌ای باشد که اطلاعات از او گرفته شده و در سیستم قرار داده شود.
  8. مناسب بودن سیستم خبره از نظر پیچیدگی – مسائل سیستم خبره نباید خیلی سخت و نه خیلی راحت باشد.
  9. احتمال اشتباه – ممکن است سیستم خبره در تعیین راه‌حل دچار مشکل شود.

پانوشته‌ها

  1. پرش به بالا Facts
  2. پرش به بالا Rules

منابع

مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا، «Expert system»، ویکی‌پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد.

  • Durkin, John. Expert Systems: Design and Development.
  • Nisenfeld, A. E. , Artificial Intelligence Handbook: Principles, Instrument Society of America, 1989. ISBN 1-55617-133-1
  • حری، عباس. نشاط، نرگس.دائرةالمعارف کتابداری و اطلاع رسانی. تهران :کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران ،۱۳۸۱-.
  • http://artificial.ir/intelligence/thread408.html
  • http://itmportal.net/index.php?option=com_content&view=article&id=176:-expert-systems&catid=55:systems&Itemid=96

منبع:ویکی پدیای فارسی

کتاب مقدمه‌ای بر موضوعات شناختی

(فرآیندهای ذهنی مبتنی بر پژوهش‌های مغز و روانشناسی) 

تألیف:ابراهیم برزکار

 

 

تهیه کتاب در تهران: تهران - میرداماد - میدان مادر - خ شاه نظری - خ مددکاران - دانشکده توانبخشی - واحد کتابفروشی. موسسه پگاه                  کد پستی: 1545913487

تلفن:        02122223566      و        02122901954

فکس:      02122901956       

ایمیل نویسنده:         ebrahimbarzkar@gmail.com

ارتباط از طریق تلگرام: https://t.me/ib_barzkar

فصل های کتاب :

این کتاب که به بررسی شناخت و مهم‌ترین موضوعات شناختی می‌پردازد شامل سیزده فصل به ترتیب زیر است:

فصل اول: شناخت و علوم معاصر

فصل دوم: هوشیاری

فصل سوم: ادراک

فصل چهارم: توجه

فصل پنجم: هوش

فصل ششم: هوش هیجانی

فصل هفتم: هوش مصنوعی

فصل هشتم: حافظه

فصل نهم: یادگیری

فصل دهم: تفکر

فصل یازدهم: تصمیم‌گیری و حل مسئله

فصل دوازدهم: زبان

فصل سیزدهم: عملکردهای اجرایی مغز

در این کتاب، موضوعات شناختی بیشتر از دیدگاه علوم شناختی، روانشناسی شناختی، علوم اعصاب و علوم اعصاب شناختی مورد بررسی قرار می‌گیرند.

مطالب مرتبط

 معرفی کتاب من

لیست وبلاگ های رسمی من

ویدیوها در آپارات

 

موضوعات روانشناسی شناختی

روانشناسی شناختی (به انگلیسی:cognitive psychology) انسان را موجودی پردازش کننده اطلاعات و مسأله گشا تلقی می کند.این دیدگاه در پی تبیین رفتار از راه مطالعه شیوه هایی است که شخص به اطلاعات موجود توجه می کند،آنها را تفسیر می کند و به کار می برد.

 

روانشناسی شناختی همانند دیدگاه روانکاوی، متوجه فرایندهای درونی است.اما در این دیدگاه بیش از آنکه بر امیال،نیازها و انگیزش تاکید شود بر اینکه افراد چگونه اطلاعات را کسب و تفسیر می کنند و آنها را در حل مشکلات به کار می گیرند تاکید می شود.بر خلاف روانکاوی، تکیه گاه شناختی نه بر انگیزش ها و احساسات و تعارضات نهفته بلکه بر فرایندهای ذهنی است که از آنها آگاهیم یا به راحتی می توانیم از آنها مطلع شویم.این رویکرد در تقابل با نظریه های یادگیری قرار می گیرد که محیط بیرونی را علت اساسی رفتار به شمار می آورند.اصولا دیدگاه شناختی به افکار و شیوه های حل مسأله کنونی توجه دارد تا تاریخچه شخصی.در این دیدگاه روابط بین هیجان ها، انگیزش ها و فرایند های شناختی و در نتیجه همپوشی میان دیدگاه شناختی و دیگر رویکرد ها نیز آشکار می شود.[۱]

روانشناسی شناختی زاده ی روانشناسی گشتالت است که در دهه ی 1920 مطرح شد.وجه مشخصه ی دیدگاهِ شناختی، توجه نسبتا اندک به رابطه ی محرک –پاسخ و فعالیت های عصبی می باشد. توجه اصلیِ این رویکرد، به موضوعاتی نظیر ادراک، حل مساله از طریقِ شهود، تصمیم گیری و فهم است. در تمامِ این فرایند ها شناخت از اهمیت مرکزی برخوردار است .

شناخت یک مفهومِ کلی است که تمامیِ اشکالِ آگاهی را در بر می گیرد و شاملِ ادراک، تفکر، تصور،استدلال، و قضاوت و غیره می باشد. انقلابِ شناختی شامل تمام  دیدگاه هایی می شود که به این مباحث اهمیتِ زیادی می دهند. [۲]

موضوعاتی ازاین قبیل که انسان چگونه و با چه ساختاری به درک، تشخیص و حل مسأله می‌پردازد و این که ذهن چگونه اطلاعات دریافتی از حواس (مانند بینایی یا شنوایی) را درک می‌کند و یا اینکه حافظه انسان چگونه عمل می‌کند و چه ساختاری دارد؛ از عمده مسائل قابل توجه دانشمندان این رشته می‌باشد. محققین روان‌شناسی شناختی به ذهن همچون دستگاه پردازشگر اطلاعات می‌نگرند و رویکرد آنان به مطالعه مغز و ذهن برپایه تشابه عملکرد مغز با رایانه است.

روان‌شناسی شناختی از دو جنبه با مکاتب روان‌شناسی قبلی تفاوت اساسی دارد:

۱- برخلاف مکاتب روان‌شناسی کلاسیک از قبیل روان‌شناسی فرویدی، از روش تحقیق علمی و بررسی موارد قابل مشاهده استفاده می‌کند و روشهایی چون درون نگری را به کار نمی‌برد.

۲- برخلاف روان‌شناسی رفتارگرایی، فرایندها و پدیده‌های ذهنی، چون باور، خواست و انگیزش را مهم دانسته، مورد مطالعه قرار می‌دهد.

از زیر مجموعه‌های روان‌شناسی شناختی می‌توان رشته‌های روان‌شناسی بالینی، روان‌شناسی تربیتی، روان‌شناسی قانونی،روان‌شناسی سازمانی و صنعتی با گرایشهای شناختی را نام برد.

فرآیند حل مسأله

حل مسأله :

حل مسأله عبارت است از پردازش شناختی برای تبدیل موقعیت مفروض به موقعیت مطلوب در حالی که شخص حل کننده برای حل آن به طور آماده روش واضحی ندارد.

حل مسأله تفکر و رفتاری است جهت رسیدن به هدفی که به آسانی در دسترس نیست. این تعریف شامل چهار ایده اساسی است. نخست اینکه حل مسأله یک امر شناختی است یعنی در درون ذهن یا دستگاه شناختی حل کننده روی می‌دهد پس وجود آن را می‌توان تنها به طور غیر مستقیم از رفتار حل کننده استنباط کرد. دوم آنکه حل مسأله یک فرایند است یعنی متضمن دستکاری معلومات در دستگاه شناختی یا ذهن حل کننده‌است (یعنی اجرای عملیات شناختی روی بازنمایی‌های نمادی درونی). سوم اینکه حل مسأله جهت دار است یعنی غرض از آن حل کردن یک مسأله‌است. ایده چهارم و آخر اینکه حل مسأله امری شخصی است یعنی دشواری تبدیل یک حالت مفروض از یک مسأله به یک حالت مطلوب بستگی به دانش کنونی حل کننده مسأله دارد. یک مسأله وقتی موجودیت می‌یابد که وضعیتی مفروض در ابتدا وجود دارد و حل کننده می‌خواهد آن وضعیت به صورت مطلوب تغییر یابد.

چرخه حل مسأله:

چرخه حل مسأله شامل ۱- تشخیص مسأله ۲- تعریف مسأله ۳- تنظیم راهبرد حل مسأله ۴- سازماندهی اطلاعات درباره مسأله ۵- تخصیص منابع ۶- نظارت و ارزیابی است

انواع مسائل : ۱-مسائل خوب ساختار، ۲- مسایل بد ساختار

مسائل خوب ساختارمسیرهای روشن و واضحی برای راه حل دارند. این گونه مسائل را خوب تعریف شده می‌نامند. نمونه چنین مسائلی این است که چگونه مساحت متوازی الاضلاع را محاسبه می‌کنید. مسائل بد ساختار فاقد مسیرهای روشن برای رسیدن به راه حل هستند به این مسائل بد تعریف شده هم می‌گویند. نمونه چنین مسائلی این است که وقتی هیچ کدام از دو طناب آنقدر بلند نیست که بتوان با در دست گرفتن یکی از آنها به دیگری رسید چگونه این دو طناب آویزان را به هم گره می‌زنید؟

راهبردهای حل مسأله:

از راهبردهای حل مسأله می‌توان به این موارد اشاره کرد: ۱- الگوریتم‌ها (یک راهبرد حل مسأله‌است که مستلزم پیروی از یک قاعده، روش یا متد خاص است و ضرورتا به راه حل صحیح می‌انجامد) ۲- بینش (درک ناگهانی از چگونگی حل مسأله) ۳- روش‌های اکتشافی (راهبردهای غیر رسمی شهودی و حدسی است که برخی اوقات منجر به راه حلی مؤثر می‌شوند و گاهی به راه حل مؤثری نمی‌رسند.

روشهای اکتشافی شامل چهار روش است : ۱- تحلیل وسیله هدف؛ ۲- کار به سمت جلو؛ ۳- کار به سمت عقب؛ ۴- تولید و آزمون

 

۱- تحلیل وسیله هدف : حل کننده مسأله با نگاه کردن به انتهای هدف مورد جستجو مسأله را تحلیل می‌کند و سعی می‌کند فاصله میان موقعیت فعلی و هدف نهایی در آن فضا را کاهش دهد.

۲- کار به سمت جلو: حل کننده مسأله از ابتدا شروع و سعی می‌کند مسأله را از ابتدا تا انتها حل کند.

۳- کار به سمت عقب: حل کننده مسأله از آخر شروع و سعی می‌کند از آنجا به سمت عقب حرکت کند.

۴- تولید و آزمون: حل کننده مسأله صرفاً گزینه‌ای از اقدامات مختلف را نه الزاما به شیوه‌ای نظام مند انجام می‌دهد و سپس توجه می‌کند که کدام یک از آن اقدامات عمل خواهد کرد.

رایانه‌ها احتمال دارد از راهبردهای الگوریتمی حل مسأله استفاده کنند. انسانها به نظر می‌رسند بیشتر از روش‌های اکتشافی غیر رسمی استفاده می‌کنند در حل مسائل بد ساختار انتخاب بازنمایی مناسب برای مسأله به شدت بر آسانی دستیابی به راه حل درست تاثیر می‌گذارد.

موانع موجود برای حل مسأله:

۱- آمایه ذهنی: آمایه ذهنی که استحکامات نیز نامیده می‌شود راهبردی است که در گذشته مؤثر بوده‌است اما برای مسأله خاصی که باید در حال حاضر حل شود مؤثر نیست، نوع خاصی از آمایه ذهنی تثبیت کار کردی است. تثبیت کارکردی عدم توانایی درک این واقعیت است که چیزی که مورد استفادهٔ شناخته شده و خاصی دارد ممکن است برای تأمین اهداف دیگری هم مورد استفاده قرار بگیرد. ۲- انتقال: تسری دانش یا مهارت از موقعیت یک مسأله به موقعیت دیگر است. انتقال هم می‌تواند مثبت باشد هم منفی. انتقال مثبت زمانی رخ می‌دهد که حل مسأله قبلی باعث تسهیل حل یک مسأله جدید می‌شود. انتقال منفی زمانی رخ می‌دهد که حل مسأله قبلی باعث دشوارتر شدن حل مسأله بعدی شود برخی اوقات مسأله قبلی باعث می‌شود که فرد در مسیر نادرستی قرار گیرد. ۳- رشد نهفته: رشد نهفته بدنبال یک دوره کار شدید روی مسأله پدید می‌آید. رشد نهفته عبارت از رها کردن مسأله برای مدتی و سپس بازگشت به آن است.

منبع:ویکی پدیای فارسی

منابع

  1.  اروین جی.ساراسون؛باربارا آر.ساراسون(۲۰۰۵).روانشناسی مرضی.ترجمه بهمن نجاریان و همکاران(۱۳۹۰)،انتشارات رشد،تهران،صفحه ۱۰۱
  2.  نقل با اندکی تغییر از یادگیری و کنترلِ حرکتی از دیدگاهِ روانشناسی عصب شناختی اثرِ جورج سیچ ترجمه ی حسن مرتضوی نشر سنبله – صفحه ی 14
  • وبسایت پژوهشکده علوم شناختی تهران
  • استرنبرگ، رابرت. روانشناسی شناختی. ترجمه دکتر کمال خرازی و دکتر الهه حجازی. تهران : پژوهشکده علوم شناختی تهران.۱۳۸۷
  • فرهنگ توصیفی روان‌شناسی شناختی، تالیف مایکل آیسنک، ترجمه دکتر کمال خرازی، رمضان دولتی، محسن رئیس قاسم، حسین کمالی، نشر نی، ۱۳۷۹
  • راهنمای زبان تخصصی روان‌شناسی بر اساس کتاب Discovering psychology، دکتر محمود میر نسب، نشر ارجمند، ۱۳۸۷

 

کتاب مقدمه‌ای بر موضوعات شناختی

(فرآیندهای ذهنی مبتنی بر پژوهش‌های مغز و روانشناسی) 

تألیف:ابراهیم برزکار

 

 

تهیه فایل کتاب مقدمه‌ای بر موضوعات شناختی
(فرآیندهای ذهنی مبتنی بر پژوهش‌های مغز و روانشناسی) ازطریق ایمیل

قیمت فایل: 89 هزار تومان

شماره کارت:    8635-6679-9974-6037  بنام ابراهیم برزکار (بانک ملی)

پس از واریز مبلغ پرداختی، ارسال فایل کتاب ازطریق ایمیل شما در همان روز انجام می شود

ایمیل نویسنده:   ebrahimbarzkar@gmail.com

ارتباط از طریق تلگرام: https://t.me/e_barzkar

 ابراهیم برزکار (فیزیوتراپیست-کارشناس ارشد روانشناسی)

فصل های کتاب :

این کتاب که به بررسی شناخت و مهم‌ترین موضوعات شناختی می‌پردازد شامل سیزده فصل به ترتیب زیر است:

فصل اول: شناخت و علوم معاصر

فصل دوم: هوشیاری

فصل سوم: ادراک

فصل چهارم: توجه

فصل پنجم: هوش

فصل ششم: هوش هیجانی

فصل هفتم: هوش مصنوعی

فصل هشتم: حافظه

فصل نهم: یادگیری

فصل دهم: تفکر

فصل یازدهم: تصمیم‌گیری و حل مسئله

فصل دوازدهم: زبان

فصل سیزدهم: عملکردهای اجرایی مغز

در این کتاب، موضوعات شناختی بیشتر از دیدگاه علوم شناختی، روانشناسی شناختی، علوم اعصاب و علوم اعصاب شناختی مورد بررسی قرار می‌گیرند.

مطالب مرتبط

 معرفی کتاب من

لیست وبلاگ های رسمی من

  • فیزیوتراپی
  • اخلاق حرفه ای فیزیوتراپی
  • فیزیوتراپی شناختی (Cognitive physiotherapy)
  • روانشناسی
  • دستگاه عصبی عضلانی اسکلتی
  • شانه و اختلالات آن
  • ستون فقرات و اختلالات آن
  • زانو و اختلالات آن
  • سیستم عصبی و اختلالات آن

ویدیوها در آپارات

روش اقدام پژوهی

 

اقدام پژوهی و کاربردهای آن

با توجه به اینکه روش تحقیق «اقدام پژوهى»1 در سطح جهان و به ویژه در محافل علمى ایران، شیوه اى جدید است، لازم به نظر مى رسد که این شیوه پژوهشى از لحاظ پیشینه، تعریف، مراحل، اهداف و سایر جنبه ها مورد بررسى قرار گیرد تا پژوهشگران در موارد مقتضى از این روش تحقیق به نحو مناسب استفاده کنند.

1. پیشینه روش اقدام پژوهى

لوین (Kurt, Lewin; 1947) اولین کسى بود که با بیان این عقیده که اگر تحقیق نتواند فایده عملى داشته باشد تحقیق ناکافى است، زمینه لازم را براى تحقیق عمل نگر یا اقدام پژوهى

فراهم ساخت. به نظر او، هدف اصلى تحقیق تنها درک و تفسیر رویدادها نیست، بلکه تغییر آنها نیز هست.2 تحقیق عمل نگر ابزار نیرومندى براى تغییر و بهبود رویدادها در سطح محلى است.

یکى از محققان در معرفى این روش مى نویسد:

متخصصان پژوهشى، روش هاى پژوهشى را به دو دسته بزرگ کمّى و کیفى تقسیم کرده اند. یافته هاى پژوهش هاى کمّى حاصل مطالعات نظام دار و قانونمندى است که به شیوه کل از جزء به دست مى آیند. اما یافته هاى پژوهش هاى کیفى، حاصل مطالعات و بررسى هاى فارغ از قانون هاى تغییرناپذیرى است که به شیوه جزء به کل به دست مى آیند. انجام دادن پژوهش کیفى نوعى چالش است که نتایج آن به صورت مجموعه اى به هم پیوسته و ناشى از خلّاقیت و سخت کوشى پژوهشگر به دست مى آید.3

در زمینه تاریخچه کاربرد این روش پژوهش نیز چنین آمده است:

توجه به پژوهش هاى کیفى، در برابر پژوهش هاى کمّى، روز به روز فزونى گرفته است. این توجه، جان تازه اى به روش تحقیق در عمل دمیده و از دهه 70 میلادى به بعد جاى ویژه خود را به دست آورده است.4

پس از مقدّمه مزبور که به اجمال روش اقدام پژوهى معرفى شد، هم اکنون به تعریف، مراحل انجام، و سایر مباحث آن مى پردازیم. پیش از پرداختن به تعریف روش «اقدام پژوهى» لازم است به این نکته اشاره شود که متخصصان فن در برابر نهاد فارسى اصطلاح «action research» از واژه هاى «اقدام پژوهى»، «تحقیق در عمل»، «تحقیق توأم با عمل» و «تحقیق عمل نگر» استفاده نموده اند; اما به دلیل کثرت استفاده از واژه «اقدام پژوهى» در منابع نسبت به دیگر برابرنهادهاى آن، در این تحقیق کاربرد واژه «اقدام پژوهى» ترجیح داده شده است.

2. تعریف اقدام پژوهى و تبیین جایگاه آن در میان سایر روش هاى پژوهش

تعاریف گوناگونى از «اقدام پژوهى»، از سوى متخصصان فن ارائه شده است که در اینجا به اختصار به برخى از آنها اشاره مى شود:

کمیز و مک تگارت (Kemmis & Mc Taggart; 1982) در تعریف اقدام پژوهى گفته اند:

با پیوند دو اصطلاح «اقدام» و «پژوهش» چهره اصلى این روش نمایان مى شود. آزمون نظر در حین عمل، به عنوان وسیله اى است براى بهبود کار، و ابزارى براى ارتقاى سطح دانش.5

در تعریفى دیگر آمده است:

اقدام پژوهى فرایند جستوجوى منظم مشارکتى براى «مشخص کردن یک موقعیت نامعین» و کوشش جهت کاهش یا رفع آن است.6

اقدام پژوهى نوعى تحقیق است که توسط خود افراد درگیر در یک مسئله و براى حل یا کاهش آن انجام مى گیرد.7 عمل، محور اساسى در این نوع تحقیق است.

در تبیین جایگاه روش اقدام پژوهى در میان دیگر روش هاى پژوهش باید گفت:

چنانچه نوع داده هاى مورد نیاز تحقیق را ملاک دسته بندى روش هاى تحقیق قرار دهیم، مى توان روش هاى یادشده را به سه دسته تقسیم کرد: تحقیق توصیفى، تحقیق آزمایشى و تحقیق تاریخى.8

داده هاى لازم براى تحقیق تاریخى که مربوط به رویدادها و وقایع گذشته است، از قبل وجود دارد. در این مورد پژوهشگر باید به جستوجو بپردازد تا داده هاى مورد نیاز را بیابد; در حالى که براى تحقیق آزمایشى، پژوهشگر باید با کنترل متغیرهاى ناخواسته به دست کارى متغیرها پرداخته و از این طریق داده هاى لازم را تولید کند. در تحقیق توصیفى، پژوهشگر قادر به کنترل متغیرهاى ناخواسته نبوده، ولى سعى دارد «موقعیت نامعین» را شناسایى کند. در تحقیق توصیفى، پژوهشگر متغیرها را بدون کنترل مورد بررسى قرار مى دهد تا وضعیت موجود را شناسایى کند. تحقیق توصیفى را مى توان به پنج دسته تقسیم کرد: 1. پیمایشى;9 2. همبستگى:10 3. پس رویدادى (علّى ـ مقایسه اى);11 4. بررسى موردى (موردپژوهى);12 5. اقدام پژوهى.13

نتیجه آنکه اقدام پژوهى در زمره روش هاى تحقیق توصیفى است. هدف این دسته از پژوهش هاى آموزشى، توصیف شرایط یا پدیده هاى مربوط به نظام آموزشى مى باشد. با استفاده از اقدام پژوهى مى توان موقعیت هاى مربوط به اقدام ها و عملیات آموزشى را مشخص کرد و در بهبود آن کوشید.

3. مراحل اقدام پژوهى

از نظر متخصصان فن14 اقدام پژوهى به هر شکلى که صورت بگیرد، مستلزم طى هفت گام به این شرح است:

1. انتخاب موضوع اقدام پژوهى;

2. مشخص کردن مبانى نظرى اقدام پژوهى که شامل تعیین ارزش ها، باورها و دیدگاه هاى نظرى پژوهشگر درباره موضوع انتخابى است;

3. تعیین سؤال ها یا مسائل اقدام پژوهى که پژوهش را رهنمون مى سازند;

4. گردآورى داده ها و اطلاعات;

5. تحلیل داده ها که در اقدام پژوهى از تحلیل هاى ساده تر و عملى تر استفاده مى شود;

6. گزارش نتایج و یافته هاى اقدام پژوهى در جلسات، سمینارها، کنفرانس ها و نشریات (بدین سان، پژوهشگر مى تواند دامنه ارتباط خود را براى حل کردن مسائل موردنظر گسترش دهد);

7. برنامه ریزى عملى و مبتنى بر نتایج پژوهش; مانند استفاده از نتایج اقدام پژوهى در تهیه طرح درس و برنامه آموزشى که سبب مى شود معلم نقاط ضعف کار خود و نیز دانش آموزان را به درستى و بدون آزمایش و خطا برطرف کند تا اشتباهات گذشته تکرار نگردد.

4. اهداف اقدام پژوهى در گستره تعلیم و تربیت

در اقدام پژوهى، هدف پى بردن به روابط پدیده ها و یا ـ به اصطلاح ـ متغیرها نیست، بلکه بررسى موضوعاتى است که فرد در محیط کار و در حیطه شغلش با آنها درگیر است و مى خواهد پاسخشان را به صورت علمى و از راه پژوهش بیابد. پس ایجاد تغییر، تعدیل یا اصلاح در وضعیت موجود هدف عمده در این پژوهش است.15

سه هدف عمده را مى توان براى اقدام پژوهى یادآور شد:

1. تربیت معلمان پژوهشگر;

2. پیشبرد هدف هاى مدرسه;

3. بناکردن فرهنگ حرفه اى در میان معلمان.16

ایزاک (Stephen Isaac) در خصوص هدف از روش تحقیق اقدام پژوهى مى نویسد:

گسترش مهارت ها یا رویکردهاى جدید و حل مسائل با استفاده از کاربرد مستقیم روش ها و مهارت ها در مراکز آموزشى و یا محیط هاى واقعى و شغلى، و به دست آوردن اطلاعات براى استفاده در کلاس هاى درس محلى و دادن آموزش ضمن خدمت به معلمانى که درگیر تدریس هستند.17

همچنین در زمینه هدف از روش اقدام پژوهى مى توان گفت:

پژوهش در اینجا به معناى آنچه در دانشگاه ها و مراکز عالى انجام مى پذیرد و داراى مراحل ویژه و پیچیده مى باشد نیست، بلکه منظور بررسى راه هاى گوناگون ممکن براى تغییر وضعیت نامطلوب موجود توسط خود افراد درگیر در آن مسئله در محیط کلاس و آموزشگاه با در نظر گرفتن مراحل ساده مى باشد.18

5. گستره اقدام پژوهى

«اقدام پژوهى» مى تواند در همه عرصه هاى زندگى حرفه اى، یعنى هر جا که تربیت و آموزشى جریان دارد، کاربرد داشته باشد. بنابراین، متخصصان شاغل در خدمات بهداشتى، امور رفاهى، آموزش و پرورش، و حتى خدمات پلیسى و نظامى و نیز متخصصان شاغل در سایر سازمان هاى مذهبى، فرهنگى، و اجتماعى مى توانند از اقدام پژوهى بهره بگیرند.

درباره گستره اقدام پژوهى باید گفت:

تحقیق عمل نگر ممکن است تقریباً در تمام موقعیت هایى که مسئله اى براى افراد پیش مى آورد، مانند: یک کلاس، بیمارستان، صنعت، زندان و از این قبیل به کار گرفته شود تا مسئله پیش آمده را حل کند. این روش ممکن است توسط یک معلم، گروهى از معلمان یک مدرسه، تعدادى از معلمان و پژوهشگران، و همکارى معلمان و تعدادى از استادان دانشگاه انجام شود. تحقیق عمل نگر (اقدام پژوهى) در حوزه هاى زیر بیشتر مورد استفاده قرار مى گیرد:

1. روش هاى تدریس: براى مثال، جایگزین کردن روش سنتى با روش اکتشافى; 2. راهبردهاى تدریس: براى مثال، اتخاذ یک روش یکپارچه براى یادگیرى; 3. روش هاى ارزشیابى; 4. نگرش ها و ارزش ها; 5. رشد حرفه اى و مداوم معلمان: براى مثال، بهبود مهارت هاى تدریس، توسعه روش هاى جدید یادگیرى، افزایش قدرت تحلیل و بالابردن خودآگاهى معلمان.19

6. ویژگى هاى اصلى اقدام پژوهى در تعلیم و تربیت

1. در اقدام پژوهى، معمولا معلم خود پژوهشگر است و نقش اصلى پژوهشى به عهده او مى باشد; چه به این وسیله معلم به عنوان مجرى اصلى تحقیق اقدام پژوهى، مى تواند مسئله ملموسى را که با آن روبه روست حل کند یا بهبودى امور را میسّر سازد; مثلا مشکلات فرایند تدریس را به طور گام به گام در طول یک مدت معین و با استفاده از سازوکارهاى گوناگون پژوهشى (پرسشنامه، مصاحبه و مانند آن) مورد کندوکاو قرار دهد.20

2. در این روش پژوهشى از روش هاى تجزیه و تحلیل ساده استفاده مى شود و تأکید بر معناداربودن عملى است تا معنادار بودن آمارى.21

3. تحقیق عمل نگر (اقدام پژوهى) فاقد سخت گیرى و روش عملى است، بلکه پژوهشى است که در مقایسه با سایر روش هاى علمى از انعطاف پذیرى و قابلیت انطباق بالایى برخوردار است.22

4. اقدام پژوهى موجب مى شود که افراد درباره موقعیت هایى که در آن کار مى کند (کلاس درس، مدرسه، نظام ها) به تحلیل هاى انتقادى دست بزنند و همچنین پژوهشگر نسبت به حرفه خود نگرش عینى به دست مى آورد و ویژگى هاى آن را مى شناسد.23

5. در حقیقت، اقدام پژوهى پاسخى است به انتقادهایى که از کاربردى نبودن اغلب پژوهش هاى مرسوم به عمل مى آید.24

6. تحقیق عمل نگر فاقد سخت گیرى و روش علمى است، بلکه پژوهشى است که در مقایسه با سایر روش هاى علمى از انعطاف پذیرى و قابلیت انطباق بالایى برخوردار است.25

7. تحقیق در عمل (اقدام پژوهى) معلمان را درگیر مسئله مى کند. معلمان در عمل مهار تمام مراحل پژوهش را در دست مى گیرند و به دوباره سازى مهارت هاى حرفه اى خود مى پردازند.26

8. در اقدام پژوهى لازم نیست که همه داده ها و شواهد متکى بر اعداد یا به عبارتى، کمّى باشند. اظهارنظر همکاران، والدین، دانش آموزان، متخصصان فن و دیگران تأییدى بر اصلاح و تغییر است.27

7. اهمیت و ضرورت استفاده از روش اقدام پژوهى در تعلیم و تربیت

به باور برخى صاحب نظران، تا خود معلمان وارد میدان پژوهش نشوند نمى توانند فقط به اتکاى یافته هاى پژوهشى پژوهشگران دانشگاهى و مرسوم تحول چشمگیرى در آموزش و یادگیرى به وجود آورند. براى نمونه، پرینگ (Pring)، آورده است که در کشور آمریکا براى پژوهش هاى آموزشى سالانه بیش از یک میلیارد دلار از وجوه فدرال و دولتى هزینه مى شود. از سوى دیگر، بسیارى بر این باورند که این پول ها خوب هزینه نشده و در گزارش ها آمده است که این پژوهش ها پاسخگوى پرسش هایى دولت ها در زمینه هاى آموزشى نبوده و نتوانسته است در مورد مسائل آموزشى ویژه و خُرد، مثل روش هاى تدریس و گروه بندى دانش آموزان مفید واقع شود.28

نکته دیگر اینکه تخصصى بودن پژوهش هاى دانشگاهى نیاز به تحقیق به روش اقدام پژوهى را دوچندان نموده است; زیرا پژوهش هاى دانشگاهى مبتنى بر اصول و نظامى است که هر گام آن مستلزم داشتن دانش و مهارت و تخصص ویژه است; مثل نمونه گیرى هاى آمارى، تجزیه و تحلیل آمارى، تهیه پرسش نامه هاى روا و مانند آن. یافته هاى این نوع از پژوهش ها نیز متأسفانه به گونه اى گزارش مى شوند که بیشتر معلمان قادر به فهم آن نیستند و در نتیجه، این پژوهش ها از نظر معلمان چندان مفید ارزیابى نمى شوند.29

در خصوص نیاز جامعه آموزش و پروش به روش اقدام پژوهى باید گفت:

از آنجا که پژوهشگران کمّى واقعیت هاى تدریس در کلاس درس را تجربه نکرده اند یا نمى کنند، باید به روش هاى دیگرى دست یازید تا شکاف میان پژوهش هاى کمّى و کیفى پرشود.30

با مرورى اجمالى بر تاریخ اقدام پژوهى، به دست مى آید که معلمان به دلیل احساس جدایى بین عمل و نظر همواره نگران ناهمخوانى پژوهش هاى کلاسیک با دنیاى واقعى یاددهى ـ یادگیرى مى باشند و از این رو، از تحقیق به روش اقدام پژوهى حمایت مى کنند. در این خصوص، مى توان به این موارد اشاره کرد:

1. معلمان اغلب با تردید به پژوهش هاى آموزشى مى نگرند.

2. معلمان ترجیح مى دهند از تجربه هاى شخصى یا همکاران خود سود ببرند.

3. حتى معلمانى که براى استفاده از یافته هاى پژوهشى انگیزه کافى دارند، از اجراى الگوهاى پژوهش عاجز شده اند.31

همچنین در مورد نیاز آموزش و پرورش به تحقیق به روش اقدام پژوهى باید گفت:

این خطر وجود دارد که تدریس معلمان رفته رفته به نوعى تفکرزدایى تبدیل شود; زیرا معلمان نباید همانند فنورزان (تکنسین ها)، هویت حرفه اى خود را مرهون به کارگیرى قالبى یا مکانیکى یافته هاى پژوهشى علمى بدانند و تصور کنند که از تفکر بى نیازند. در غیر این صورت، روح آموزش و پرورش و یاددهى یادگیرى، با تمام ظرافت ها و راز و رمزهاى شگفت انگیزى که دارد، در معرض ورشکستگى قرار خواهد گرفت.32

یکى از محققان در مورد ضرورت استفاده از روش اقدام پژوهى درتعیلم و تربیت به این نکات اشاره نموده است:

1. با درگیرشدن معلم در عمل پژوهش، موضوع جدایى بین نظر و عمل از بین مى رود.

2. اگر معلم خود پژوهنده باشد، نسبت به یافته هاى پژوهش هاى دیگران نیز واکنش نشان مى دهد.

3. معلمان موجّه ترین افراد در تشخیص مسائل و نیازهاى دانش آموزان و در سطحى بزرگ تر، مشکلات آموزشى و پرورشى، هستند; چه بهتر که این مسائل به دست خود آنان حل شود.

4. یافته هاى پژوهش هاى آموزشى را در نهایت معلم به کار خواهد برد و از این رو، بهتر است خود وى از خانواده پژوهشگران باشد.

5. معلم بیش از دیگران در معرض پرسش قرار مى گیرد. والدین علاقه مند همواره پرسش هاى خود را با معلمان در میان مى گذارند. بهتر است خود معلم درگیر پژوهش و حل مسائل مربوط به خود باشد.

6. معلم، ضمن پژوهش رشد مى کند و به بالندگى مى رسد، چاره یاب مى شود و از طریق فعالیت هاى پژوهش گرایانه او نوجویى و نوخواهى اشاعه مى یابد.

7. پژوهش به وسیله معلم پژوهشگر، رنگ و بوى بومى و محلى به خود مى گیرد; چیزى که جامعه بسیار پراکنده و متنوع آموزش و پرورش به آن نیاز بسیار دارد.33

8. برترى روش اقدام پژوهى نسبت به سایر روش هاى پژوهشى

این روش همچون سایر روش هاى معتبر علمى داراى محدودیت هایى است. درباره محدویت داده هاى پژوهش هاى دانشگاهى باید گفت:

داده هاى پژوهش هاى تربیتى دانشگاهى، اغلب کمّى و مبتنى بر پرسشنامه است. این داده ها نه تنها در اکثر موارد قابل درک و تحلیل توسط معلمان نیستند، بلکه براى پاسخ گویى به مسائل مطرح شده در کلاس درس از کفایت لازم برخوردار نمى باشند; چراکه معلمان در کلاس هاى درس، علاوه بر عدد و رقم، با احساس ها و عواطف و نگرش ها و جنبه هاى کیفى دانش آموزان سر و کار دارند که داده هاى کمّى مرسوم توانایى تجزیه و تحلیل آن ها را ندارد. گفتنى است در کشور ما، استادان و پژوهشگران دانشگاهى بر استفاده از آمار و پژوهش هاى کمّى چنان اهمیت و ارزش داده اند که پژوهش هاى کیفى و غیرآمارى را یا جزو پژوهش به شمار نمى آورند یا آن را از دانشجویان فوق لیسانس و دکترى قبول نمى کنند. اینان آگاهانه یا ناآگاهانه دنباله رو رویکرد پوزیتیویستى یا اثبات گرایى اند که به غلط معتقدند هر چیزى را که نتوان به صورت کمّى سنجید و تجربه کرد باید در موجودیت آن شک کرد.34

کِمیس و کرر (Kemis & Carer) در زمینه نقص پژوهش هاى مرسوم مى گویند:

پژوهش هاى آموزشى مرسوم فاقد روش تحقیق ویژه است; زیرا روش تحقیقى که در پژوهش هاى مرسوم دانشگاهى به کار گرفته مى شود، برگرفته از روش تحقیق علوم اجتماعى و روان شناسى است، نه برآمده از محیط هاى آموزشى و جریان آموزش و یادگیرى. خودِ روش هاى تحقیق در علوم اجتماعى و روان شناسى نیز در اکثر موارد تقلیدى است از روش هاى تحقیق علوم طبیعى که همیشه قابل تعمیم و تسرّى به علوم انسانى به ویژه کلاس هاى درس نیستند.35

مک نیف و همکاران او در مورد برترى هاى اقدام پژوهى در قلمرو آموزش و پرورش این گونه مى گویند:

طرف داران پژوهش در عمل، از جمله پژوهش در عمل آموزشى، بر این باورند که پژوهش باید از انحصار نخبگان درآید و به صورت مشارکتى ـ یا فردى ـ جزو وظایف همه دست اندرکاران آموزش و پرورش، به ویژه معلمان، قرار گیرد.36

9. پیامدهاى مثبت اقدام پژوهى

نوفک و زیچنر (Noffke & Zeichner) معتقدند که تحقیق عمل نگر براى معلمان داراى این پیامدهاى مثبت است:

1. در تعریف و برداشت معلمان از مهارت هاى حرفه اى و نقششان تغییراتى ایجاد مى کند.

2. احساسات خودارزشى و اطمینان آنها را افزایش مى دهد.

3. آگاهى آنهارا ازموضوع هاى کلاسى افزایش مى دهد.

4. آمادگى آنها را براى تفکر و تعمق بهبود مى بخشد.

5. ارزش ها و باورهایشان را تغییر مى دهد.

6. همخوانى بین نظریه هاى کاربردى و شیوه هاى عملى را بهبود مى بخشد.37

البته به برخى دیگر از فواید استفاده از این روش نیز مى توان اشاره نمود; از جمله:

1. دلنشین ترین فایده پژوهش در عمل ـ اقدام پژوهى ـ معلم این است که نتایج پژوهش از بالا، یا بیرون کلاس و مدرسه، صادر نمى شود، بلکه به همت خود معلم و همکاران او به دست مى آید.

2. حاصل پژوهش هاى معلمان کاملا جنبه کاربردى پیدا مى کند; چون معلم فقط براى حل مشکلات کلاس یا مدرسه خود دست به پژوهش مى زند و در نتیجه، یافته هاى پژوهش هاى آموزشى را در نهایت معلم به کار خواهد برد.

3. معلم، ضمن پژوهش رشد مى کند و به بالندگى مى رسد، چاره یاب مى شود و از طریق فعالیت هاى پژوهش گرایانه او نوجویى و نوخواهى اشاعه مى یابد.

4. وقتى معلم دست به پژوهش مى زند و مشکل یا مسئله خودش را حل مى کند، نسبت به یافته هاى خود احساس تعلّق حرفه اى پیدا مى کند.

5. پژوهش هاى معلم پژوهنده، در مقایسه با هزینه هاى هنگفت در زمینه هاى گوناگون که اغلب ناموفق هم هستند بسیار مناسب و منطقى تر است.

6. مشارکت معلمان در پژوهش سبب مى شود اعتماد به نفس و خودباورى آنان تقویت شود.

7. چون داورى در مورد درستى یا نادرستى پژوهش به وسیله خود معلم انجام مى گیرد، زودتر به توانمندى حرفه اى دست مى یابد.38

جمع بندى

با تبیین روش اقدام پژوهى از جهات گوناگون روشن گردید که قلمرو پژوهش اختصاص به متخصصان و پژوهشگران دانشگاهى ندارد; بلکه کارگزاران عملى آموزشى و پرورشى، یعنى معلمان که از نزدیک با مسائل و مشکلات فراگیران در ارتباط هستند هم مى توانند در نقش پژوهشگر ظاهر شده و به صورت علمى و روشمند به حل مسائل حرفه اى خود که به طور ملموس و عینى با آنها سرو کار دارند اقدام نمایند.

با توجه به آنچه گفته شد، در صورتى که دست اندرکاران تعلیم و تربیت زمینه هاى لازم را فراهم کنند، معلمان مى توانند همزمان با عمل تدریس با انجام تحقیق به روش اقدام پژوهى که نوعى وارسى در کار حرفه اى با هدف بهبود آن است، در جهت کارایى هرچه بیشتر فرایند تعلیم و تربیت نقش مهمى را ایفا کنند و علاوه بر آن، به رشد و ترقّى حرفه اى نایل آیند.

چکیده

این نوشتار به بحث از یکى از روش هاى پژوهش در قلمرو تعلیم و تربیت ـ یعنى اقدام پژوهى ـ مى پردازد. (البته این روش در گستره جهانى نسبتاً نوظهور و در مجامع علمى ایران تا حد زیادى ناشناخته است.) در این زمینه، ابتدا پیشینه این روش، سپس تعریف و تبیین جایگاه آن در میان سایر روش هاى پژوهش و در ادامه، مراحل، اهداف، گستره، ویژگى هاى اصلى، اهمیت و ضرورت بهره گیرى از این روش و برترى استفاده از این روش نسبت به سایر روش هاى پژوهشى در قلمرو تعلیم و تربیت به بحث گذاشته مى شود.

 پى نوشت ها

1. Action research.

2ـ رمضان حسن زاده، روش هاى تحقیق در علوم رفتارى، تهران، ساوالان، 1382، ص 166.

3و4ـ على رؤوف، «چرا علاقه به پژوهش در عمل احیا شده است؟»، مجله رشد تکنولوژى آموزشى، دوره نوزدهم، ش 152 (آذر 1383)، تهران، دفتر انتشارات کمک آموزشى، ص 47.

5ـ جین مک نیف و همکاران، اقدام پژوهى، ترجمه محمّدرضا آهنچیان، تهران، رشد، 1382، ص 28.

6ـ عبّاس بازرگان، «جزوه آموزشى اقدام پژوهى»، تهران، دانشگاه تهران، 1385، ص 168.

7ـ اقبال قاسمى پویا، راهنماى عملى پژوهش در عمل، تهران، پژوهشکده تعلیم و تربیت، 1381، ج 2، ص 9.

8ـ عبّاس بازرگان، پیشین، ص 168.

9. Survey Research.

10. Correlational Research.

11. Ex-Post Factor / Causal Comparative.

12. Case - Study.

13. Action Research.

14ـ جین مک نیف و همکاران، پیشین، ص 109.

15ـ ر.ک. عزت اللّه نادرى و مریم سیف نراقى، روش هاى تحقیق و شیوه هاى ارزشیابى در علوم انسانى، تهران، بدر، 1380.

16ـ مک نیف و همکاران، پیشین، ص 108.

17ـ استفان ایزاک، راهنماى تحقیق و ارزشیابى در روان شناسى و علوم تربیتى، ترجمه على دلاور،تهران،ارسباران،1380،ج2،ص44.

18ـ حسن ملکى، مهارت هاى اساسى تدریس، زنجان، نیکان کتاب، 1382، ص 304.

19ـ رمضان حسن زاده، پیشین، ص 166.

20ـ زهره سرمد و همکاران، روش هاى تحقیق در علوم رفتارى، تهران، آگه، 1376، ص 85.

21ـ استفان ایزاک، پیشین، ص 47.

22ـ رمضان حسن زاده، پیشین، ص 168.

23ـ على رؤوف، پیشین، ص 48.

24ـ ر.ک. محمود مهرمحمّدى، جستارهایى در پژوهش در قلمرو آموزش و پرورش، تهران، پژوهشکده تعلیم و تربیت، 1379.

25ـ رمضان حسن زاده، پیشین، ص 137.

26ـ على رؤوف، پیشین، ص 49.

27ـ حبیب صدرزاده، پیشین، ص 51.

28و29ـ اقبال قاسمى پویا، پیشین، ص 13ـ14/ ص 24.

30ـ على رؤوف، پیشین، ص 49.

31و32ـ محمود مهرمحمّدى، «نگاهى تازه به رابطه میان پژوهش و عمل تربیتى»، مجلهپژوهش در مسائل تعلیم و تربیت، ش 7 و 8 (زمستان، 1376 و بهار 1377)، تهران، به نقل از: على رؤوف، پیشین، ص 47/ ص 44.

33 و 34 و 35ـ اقبال قاسمى پویا، پیشین، ص 9/ ص 18/ ص 24.

36ـ مک نیف و همکاران، پیشین، به نقل از: على رؤوف، پیشین، ص 49.

37ـ رمضان حسن زاده، پیشین، ص 168.

38ـ اقبال قاسمى پویا، پیشین.

نویسنده:ولی الله هاشم پور

                                              فیزیوتراپی و کاربردهای آن

                                              اهمیت فیزیوتراپی در نظام سلامت